.:: گربه ::.
.:: ورود به جهنم ::.
خنده در حد مرگ
.:: گربه ::.

 

یه خانومی گربه ای داشت که هووی شوهرش شده بود.آقاهه برای

اینکه از شر گربه راحت بشه، یه روز گربه رو میزنه زیر بغلش و ۴ تا

خیابون اونطرف تر ولش می کنه.وقتی خونه میرسه میبینه گربه هه

از اون زودتراومده خونه. این کارا رو چند بار دیگه تکرار می کنه، اما

نتیجه ای نمیگیره.یک روز گربه رو بر میداره میذاره تو ماشین.

بعد از گشتن از چند تا بلوار و پل و رودخانه و. . . خلاصه گربه رو پرت

میکنه بیرون.یک ساعت بعد، زنگ میزنه خونه. زنش گوشی رو برمیداره.

مرده میپرسه: ” اون گربه کره خر خونس؟”

زنش می گه آره. مرده میگه گوشی رو بده بهش، من گم شدم!!!! 

 



نظرات شما عزیزان:

صدف
ساعت20:58---1 اسفند 1390

باحال بود


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






توسط شیطان | لينک ثابت | موضوع: <-PostCategory-> |

کپی برداری بدون ذکر منبع غیر مجاز می باشد
Www.NazTarin.Com & Www.LoxBlog.Com